بازاریابی نوعی استراتژی است.
آن را به کار میگیرید تا بازار هدف مورد نظرتان آنقدر شما را بشناسد، دوست بدارد و به شما اعتماد کند که به مشتری و در نهایت به هوادار شما تبدیل شود. همه کارهایی که برای دستیابی به این تغییرات انجام میدهید تاکتیک هستند. شما برای موفق شدن هم به استراتژی نیاز دارید و هم به تاکتیک. اگر برنامه بازاریابی خود را مکتوب کنید، همه افراد قادر است آن را ببینند و با آن کار کنند و شفافیت بیشتری در آنچه شما میخواهید و آنچه بقیه همکاران انجام میدهند بوجود میآید.
بازاریابی کسب و کارهای کوچک باید چنین ویژگیهایی داشته باشد:
- قابل ردگیری باشد
- قابل اندازه گیری باشد
- تیتر تبلیغات شما برای مخاطب هدف جذاب باشد
- تبلیغات باید گروه مشخصی از مخاطبین را هدف قرار دهد
- با یک پیشنهاد ارزشمند باید مشتری بالقوه را برای برداشتن گام بعدی ترغیب کنید.
- از مشتری بالقوه بخواهید تا کاری انجام دهد
- پس از اینکه اطلاعات مشتریان بالقوه را به دست آوردید باید در راستای حل مشکلات آنها اطلاعات آموزشی با ارزش در اختیارشان قرار دهید.
- هم چنان به پیگیری سرنخهای خود ادامه دهید
به یاد داشته باشید هیچ کس تا خریدی انجام ندهد نمیداند محصول یا خدمات شما تا چه اندازه خوب است.
تصمیم بگیرید که به یک بازاریاب بزرگ تبدیل شوید.
شما باید از مالک کسب و کار به بازاریابی که مالک کسب و کار خویش است تغییر یابید.
برنامه بازاریابی سریعترین و مستقیم ترین راه برای بدست آوردن پول در کسب و کار را به شما نشان میدهد.
چطور میتوان از طریق بازاریابی رشد کرد؟
فرایند بازاریابی مانند یک سفر است که میخواهیم بازار هدف خود را در آن سفر هدایت کنیم. این فرایند دارای سه مرحله متمایز است:
- مشتریان بالقوه
- مشتریان بالفعل
- طرفداران
همان طور که گفته شد فرایند بازاریابی را میتوان به سفر تشبیه کرد در این سفر قصدمان این است کاری کنیم مشتریانی که حتی روحشان هم از وجود ما خبر ندارد به هوادارانی مشتاق تبدیل شوند.
سه مرحله متفاوت در این سفر بازاریابی وجود دارد که مشتریان را در حین گذر از آن هدایت میکنیم
این مرحله عبارتند از
- مرحله اول پیش از بازاریابی
- مرحله دوم حین بازاریابی
- مرحله سوم پس از بازاریابی
به طور مختصر اگر بخواهیم این سه مرحله را توضیح دهیم در مرحله اول کاری میکنیم که مشتری بالقوه ما را بشناسد و به ما علاقه مند شود. در مرحله دوم کاری میکنیم که سرنخ فروش (مخاطبانی که به ما علاقمند شده اند از ما خوششان بیاید و نخستین خریدش را انجام دهد. در مرحله سوم کاری می کنیم که مشتری به ما کاملا اعتماد کند، به طور مرتب از ما خرید کند و ما را به دیگران معرفی کند.
ما در سایت مدیران برتر معتقدیم که به قول فیلیپ کاتلر بازاریابی نوعی نگرش است و تا زمانی که این نگرش از بالاترین سطح یک سازمان مشخص نشود، نمی توان مسیر و هدف درستی برای آن داشت. این نگرش باید به صورت کاملا شفاف مکتوب شود که منابع انسانی ما و شرکای کلیدی ما دچار سردرگمی و ابهام نشوند
برای خواندن بیشتر:
در جایی از این مقاله بازاریابی را به سفر تشبیه کردیم. این سفر را گاهی اوقات به فرآیند بازی هم تشبیه می کنند که ما در مقاله ای جدا به آن پرداخته ایم.
پیشنهاد میکنیم روی تصویر زیر کلیک کنید و مقاله گیمیفیکیشن یا بازی وار سازی را مطالعه فرمایید.